مشاغل مزاحم و آلاینده در بافت اصلی شهرها به عنوان پدیدههایی که از موقعیت مکانی نامناسب و سازمان نیافته برخی فعالیتهای تولیدی، صنعتی و خدماتی در فضای شهری نشئت گرفته اند، بر سلامت جسمی و روحی شهروندان و نیز سیمای شهرها اثرات منفی و نامطلوب میگذارند.
رسیدگی به این موضوع نیازمند برنامه ریزی کاربری زمینهای شهری بر پایه دو اصل توسعه پایدار و اطلاعی کیفیت زندگی است که درپی دستیابی به اهدافی مانند توزیع متعادل کاربری ها، جلوگیری از تداخل کاربریها و فعالیتهای مزاحم و تدوین معیارها و استانداردهای مناسب کاربری است. مطالعات نشان داده است مشکلات پدیدآمده از حضور مشاغل آلاینده و مزاحم در محدوده شهرها به ویژه در کلان شهرها بیشتر به واحدهای کوچک تولیدی و خدماتی مثل تعمیرگاه ها، نجاری ها، آهنگریها و... متعلق است.
از طرفی، این فعالیتها و کسب وکارها در ایجاد اشتغال، تأمین کالا و خدمات موردنیاز شهروندان و کمک به رشد و توسعه اقتصاد خرد شهری مؤثر هستند. از سوی دیگر، رعایت نکردن اصول مکان یابی و به کارنگرفتن روشهای پیشگیری از ایجاد آلودگیها و مزاحمتها باعث ایجاد مشکلاتی در بافت اصلی شهرها شده است که به طبع نیازمند اقدامات و مطالعات خاص در رفع و کاهش این مشکلات خواهد بود که وظیفه اصلی سازمان، سامان دهی مشاغل شهری هر کلان شهر است. عمده مسائل سامان دهی مشاغل مزاحم شهری در سه دسته بنیادی، علمی فنی و مدیریتی اجرایی تقسیم بندی میشود. به طورکلی سامان دهی، پدیدهای چندبعدی است که تابع عوامل و متغیرهای متعدد است.
خلاصه این عوامل و متغیرها عبارت اند از عوامل فنی و فناوری، عوامل اقتصادی اجتماعی، عوامل زیست محیطی و عوامل کالبدی فضایی که شناخت مسائل و مباحث سامان دهی و جست وجوی معیارها و ضوابط مربوط به آن نیازمند نوعی دیدگاه کل نگر و راهکارهای چندجانبه است. در واقع مهمترین نتیجهای که از بررسی تجارب سامان دهی صنایع در ایران و جهان به دست میآید، این راهبرد اصلی است که هر نوع دخالت آگاهانه و هدفمند در روند سامان دهی صنایع و خدمات شهر، نیازمند نگرشی سیستمی، یعنی رویکرد جامع نگر برنامه ریزی شده به صورت فرابخشی و مدیریت اجرایی مشترک است.